اولین نکتهای که باید در نظر داشته باشید این است که ما با سه ساعت مختلف کار میکنیم. ساعت خورشید، ساعت بیولوژیکی و آن ساعتی که به دیوار میخ شده و باتری میخورد. برای ۷۰ درصد انسانها هر سه این ساعتها کم و بیش با هم مچ هستند. یعنی اکثراً صبحها از خواب بیدار میشویم و اگر در طول روز هم زک و زهوارمان در برود یکجوری خودمان را تا آخر شب نگه میداریم. ۱۵ درصد از انسانها سحرخیز هستند. اینها مثل مرغ تا هوا تاریک شد میخوابند و صبح کله سحر هم با افتخار از خواب بلند میشوند. این دسته همیشه مورد تمجید شعرا و دانشمندان و رؤسای ادارهجات قرار میگیرند. ۱۵ درصد باقیمانده دوست دارند از شب لذت ببرند. این دسته اصطلاحاً جغد شب نام دارند که اگر ساعت ۱۲ ظهر از خواب بیدارشان کنی پاچه میگیرند.
در حالیکه زندگی به کام دسته مرغها و آدمهای معمولی شیرین است، اما به جماعت جغدهای شب خیلی خوش نمیگذرد چون در دنیای مدرن از بین این سه ساعت فقط آن ساعت آخریه که باتری میخورد مهم است. جغدها دائم بر روی نیمکرهی تاریک زمین زندگی میکنند. از آنطرف دانشمندان هم هی لج جغدها را در میآورند. نتایج تحقیقات پزشکی دائماً بر این دلالت دارد که زود خوابیدن و زود پا شدن برای بدن بهتر است و لنگ ظهر بیدار شدن ممکن است منجر به افسردگی و چاقی و خنگی و کابوس دیدن و غیره شود. بنده خداها در طول روز هم دائم قهوه میخورند تا سرحال بمانند اما الحق و الانصاف که هیچ چیزی مثل خواب شب نمیشود.
با این حال علیرغم اینهمه هجمهای که مرغها و شاعران و دانشمندان علیهشان راه انداختهاند، جغدها باز هم از رو نمیروند و کار خودشان را میکنند.
اما جغد بودن مزایایی هم دارد. این را برای همدردی نمیگوییم، در واقع دانشمندان از دستشان در رفته و تحقیقاتی کردهاند که نشان میدهد آن عبارت معروف ” سحر خیز باش … ” همیشه هم به “… کامروا گردی ” منجر نمیشود. جغدها به خلاق بودن و برخورداری از حس شوخ طبعی معروفند که این ویژگیها باعث میشود بتوانند ایدههای اوریجینال از خودشان مطرح کنند و در شرایط سخت راهحلهای متفاوتی را پیشنهاد بدهند. بنابراین هر اداره و سازمانی که بخواهد به همه جوانب کارش فکر کند، در کنار جذب نیروهای پُرکار، باید منت جغدها را هم بکشد تا بتواند از خلاقیتشان استفاده کند.